۱۳۹۷ تیر ۶, چهارشنبه

اعتصاب غذای سخی ریگی وبلاگ‌نویس بلوچ در زندان اهواز

سخی ریگی وبلاگ‌نویس بلوچ و زندانی تبعیدی به زندان اهواز که در دهمین سال حبس خود به سر می‌برد از روز دوشنبه ۴ تیرماه در اعتراض به مخالفت اداره اطلاعات اهواز با آزادی مشروط خود دست به اعتصاب غذا زده است.

 ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، سخی ریگی وبلاگ‌نویس بلوچ و زندانی تبعیدی به زندان اهواز از روز گذشته در اعتراض به مخالفت با آزادی مشروطش دست به اعتصاب غذا زده است.

یک منبع مطلع از وضعیت این زندانی ضمن گفت: “تنها چند ماه دیگر از حبس آقای ریگی باقی نمانده است. با این حال اداره اطلاعات زاهدان چند روز پیش با درخواست آزادی مشروط وی مخالفت کرد. ایشان نیز در به دلیل اینکه هیچ‌کس به او پاسخگو نیست که چرا باید این همه سال در زندان باشد، از روز دوشنبه ۴ تیر ۱۳۹۷ دست به اعتصاب غذا زد، زیرا نزدیک به یک سال است که وعده آزادی به این زندانی می‌دهند اما هر بار با مخالفتی رو به رو شده و هیچکس دلیل این مخالفت را بر عهده نمی‌گیرد”.


این منبع در ادامه افزود: “در آخرین صحبتی که خانواده وی با ایشان داشتند، صدایشان می‌لرزید و ظاهرا در شرایط جسمانی مناسبی نبودند. با این حال به مسئولان زندان گفته‌اند تا زمانی که تکلیفشان روشن نشود به اعتصاب خود پایان نخواهند داد”.

هرانا پیش از این نیز گزارش کرده بود، حکم ۲۰ سال حبس سخی ریگی وبلاگ‌نویس بلوچ و زندانی تبعیدی به زندان اهواز به ۱۰ سال کاهش یافته است. با این حساب وی واجد شرایط استفاده از مرخصی و حتی آزادی مشروط است اما مسئولین زندان با اینکه تنها ۱ سال تا پایان حبس او مانده است با اعطای هر گونه مرخصی یا آزادی مخالفت می کنند.

سخی ریگی زندانی تبعیدی در زندان اهواز، مورخ ٢٨ خرداد ١٣٨٨ در سن ۳۱ سالگی در زاهدان بازداشت شد و با اتهاماتی از جمله «نشر اکاذیب” و “اقدام علیه امنیت ملی» در دادگاهی که جزئیات آن هیچ‌گاه رسانه‌ای نشد به ۲۰ سال حبس محکوم شد. این حکم یکی از سنگین‌ترین احکام حبس برای وبلاگ‌نویسان در ایران بود، وی هم‌اکنون در دهمین سال حبس خود به سر می‌برد.

آقای ریگی در اسفندماه سال گذشته برای نخستین بار طی سال‌های اخیر در نامه‌ای به تشریح وضعیت خود پرداخته بود، این نامه پیش  منتشر شده است.






هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر

جازه‌ی دیدن بی اجازه‌ی شیون و فریاد؛ روایتی از آخرین دیدار خانواده‌ با پیکر بی‌جان “لقمان و زانیار مرادی”

اجازه‌ی دیدن بی اجازه‌ی شیون و فریاد؛ روایتی از آخرین دیدار خانواده‌ با پیکر بی‌جان “لقمان و زانیار مرادی”  بهمن احمدی امویی، روزنامه‌...